|
منجی
محرم که میشود اولین چیزی که یادش می افتم لباس عزایم است.لباسی که بوی عطر سیب را میدهد.بوی نوای کربلا. نمیدانم چطور بگویم و از کجا بگویم اما هیچ وقت در مخیلاتم هم نمی گنجید که بتوانند این لباس های عزایمان را هم از تنمان بیرون بیاورند... شمایی که روزت را تا شب پای ماهواره می گذرانی و با هزار توجیه به کارت ادامه میدهی ، اگر امسال محرم اشک نداشتی و شوری برای شرکت در مراسم نداشتی بدان از کجاست و تعجب نکن! شمایی که با نامحرم خیلی راحت ارتباط فیزیکی!!!! و شیمیایی!!!!! و کلامی برقرار میکنی مراقب باش.تو نیز امسال اکسید شده و دیگر خبری از آن شور و حال حسینی را در خودت نمی بینی! شمایی که حجابت را گذاشتی در گوشه کمد و تنها در شب قدر و عاشورا بیرون می آوری، بقیه روزها هم روسری ات سانت به سانت عقب تر می رود، عشوه هایت درجه به درجه بیشتر می شود و آرایشت کم کم غلیظ تر و لباست وجب به وجب تنگ تر میشود، به کجا چنین شتابان؟؟؟ راحت برای خودت دل می بری.. اما بدان دل همه را بردی ولی دلت را هم بردی..اری..دلت را ازجمع دل عشاق حسین هم بردی به ناکجا اباد... شمایی که با اسم دین در مدرسه و دانشگاه ریشه دین را میزنی با شما هم هستم.. شما هم کمتر از منافقین نیستید.. شمایی که در خیابان فیتیله چشم هایت را پایین نمیکشی و به هر چراغ چشمک زنی توجه میکنی و جواب میدهی و فیتیله را بالا میکشی ، چشم هایت دیگر سویی برای اشک ریختن و دلت شوقی برای شور ندارد... مادری که از تربیت فرزندت غافل شده ای و او را به دست تربیت غرب و ماهواره سپرده ای پدری که از نان حلال غافل شده ای و لقمه ی فرزندت را به هر شیوه ای بیشتر میکنی مردی که غیرت را از وجودت پاک کرده ای و زنت را به شکل عروسک به کوچه و خیابان میبری خانومی که به شوهرت خیانت می کنی و حیا و عفت را در درونت نابود کردی و چادر را در گوشه ی کمد خانه ات گذاشتی تا خاک بخورد... مدیر و معلم و استادی که شور و حال مدرسه و دانشگاهت را به محرم ربط نداده ای.... با همه اتان بودم و هستم!همه اتان مسئولید...  نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ  آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
نويسندگان
|
|||||||||||||||||
 |
|||||||||||||||||
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت: